در تاریخ یکشنبه 18 آذرماه 97 نشستی علمی با عنوان «کاربرد باستانشناسی عربستان در مطالعات قرآنی» با حضور دکتر محمّدعلی خوانینزاده استادیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی در سالن کنفرانس دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد. در این نشست دکتر خوانینزاده ابتدا به تعریف باستانشناسی و پیشینه آن پرداخت و سپس، پیشینه باستانشناسی در شبهجزیره عرب را بهاجمال بیان کرد. در ادامه وی به معرفی دادگانهای دانشگاههای پیزای ایتالیا و آکسفورد انگلستان، که به صورت آنلاین یافتههای کتیبهشناختی عربستان را منتشر میکنند، پرداخت.
در ادامه این نشست دکتر خوانینزاده به بازخوانی برخی جنبههای فرهنگی و اجتماعی عربستان پیش از اسلام بر پایه کتیبههای کشفشده اشاره کرد. وی با ارائه تصاویری از برخی کتیبهها، بیان کرد در حوزه سیاسی، جنوب شبهجزیره از حدود 14 قرن پیش از اسلام دارای پادشاهی بوده است که بهتدریج حوزه این پادشاهی گستردهتر شده و در پایان قرن سوم میلادی پادشاهی حمیر تقریبا بر تمام جنوب شبهجزیره تسلط مییابد. در نیمه قرن پنجم بخشهای زیادی از مرکز و غرب عربستان ضمیمه پادشاهی حمیر میشود و سرانجام در قرن ششم میلادی ابرهه تقریبا بر تمام شبهجزیره مسلط میشود. بر این اساس در سدههای منتهی به ظهور اسلام چنین نبوده است که عربستان فاقد هرگونه دولت مرکزی بوده باشد.
دکتر خوانینزاده با ارئه برخی مستندات کتیبهشناختی، بیان کرد در حوزه دینی از قرن سوم میلادی حرکت از چندگانهپرستی به یگانهپرستی مشاهده میشود. پادشاهی حمیر از قرن چهارم میلادی به یهودیت گرایش مییابد و در حدود نیمه قرن ششم میلادی مسیحیت دین رسمی حمیر میشود. در حوزه فرهنگی نیز سنت شفاهی چنانکه پیشتر گفته میشده فراگیر نبوده است چراکه هزاران کتیبه از عربستان پیشااسلامی کشف شده که خود نشانگر آشنایی با رسمالخط و کاربرد آن است؛ همچنین کتیبههایی متعلق به حدود 150 سال پیش از بعثت نیز به رسمالخط نبطی، که پایه رسمالخط عربی دانسته میشود، در نجران کشف شده است.
در ادامه این نشست دکتر خوانینزاده به کاربرد باستانشناسی در برخی حوزههای مطالعات قرآنی از جمله در بحث «قصص قرآن» و «مفردات قرآن» پرداخت. در داستانهای قرآن برای نمونه، مفسران آیات 15 و 16 سوره سبأ را به ماجرای شکافتن سدّ مأرب پیوند میدهند؛ بر اساس یافتههای کتیبهشناختی، در کتیبههای سبئی واژه «عَرِم» به معنای سدّ به کار رفته است و همچنین به شکافتن سدّ مأرب و ترمیم آن در برخی کتیبهها اشاره شده است. بر این اساس، باستانشناسی اطلاعات خوبی را در این زمینه برای مطالعات قرآنی در اختیار میگذارد. در واژهشناسی قرآن نیز برای نمونه، میتوان به واژه «مِحْراب» اشاره کرد که در زبان عربی ساختی نامتعارف برای اسم مکان دارد که همواره مورد اختلاف عالمان بوده است؛ با مراجعه به کتیبههای کشفشده میتوان به خاستگاه یمنی این واژه پی برد، که در آغاز به معنای ردیفی از ستونها بوده است و بعدتر به معنای کاخ یا قلعه و در پایان به معنای سرای شاهی به کار میرفته است.
در پایان این نشست دکتر خوانینزاده به سؤالات حاضران پاسخ داد و برخی منابع تکمیلی در این حوزه مطالعاتی را معرفی کرد.
|