دانشکده ادبیات و علوم انسانی- صفحه نمایش
گزارشی از نشست علمی Reading Early Quranic Manuscripts

بازیابی تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1397/7/4 | 
به همت گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث و با همکاری معاونت پژوهشی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی، در روز یکشنبه اول مهرماه 97 از ساعت 8 تا 10 صبح نشستی علمی با عنوان Reading Early Quranic Manuscripts (خوانش دست‌نوشت‌های کهن قرآن) با حضور دکتر میشائیل مارکس (مدیر پروژۀ کرپوس کرانیکوم) و دکتر علی آقایی (مدیر پروژۀ ایرانکران) از فرهنگستان علوم برلین ــ برندنبورگ آلمان در سالن کنفرانس دانشکده برگزار شد.
 
            در آغاز دکتر خوانین‌زاده دبیر نشست با خوشامدگویی و تشکر از قبول دعوت، به معرفی میهمانان پرداخت. سپس دکتر مارکس به زبان انگلیسی سخنرانی کرد و دکتر آقایی به زبان فارسی به توضیح برخی نکات ضروری پرداخت. مهم‌ترین موارد مطرح‌شده در این نشست در زیر می‌آید:
:: هرچند از منظر دینی و در میان مسلمانان اصالت قرآن و خاستگاه الهی آن به هیچ روی مورد مناقشه نیست و از همین روی پرداختن به متن مکتوب قرآن چندان مورد توجه نبوده است اما از منظر غیردینی و در میان پژوهشگران غیرمسلمان گردآوری شواهد تاریخی همراستا با نسخه‌های کهن قرآن، که بتوانند شاهدی متقن بر اصالت قرآن باشند، جایگاهی اساسی دارد.
::‌ پژوهش در بارۀ متن مکتوب قرآن از اواخر قرن هجدهم میلادی به دست ادلر
[1] آغاز شد. وی نسخه‌هایی از قرآن که آن زمان در اختیار داشت را با متن کامل قرآن که نخستین بار در غرب به دست هینکلمان[2] چاپ شده بود در جدول‌هایی مقایسه کرد. بعدها برگشترسر،[3] که مباحث نسخه‌شناسانه‌اش به فارسی ترجمه شده، سفرهایی فراوان به کشورهای اسلامی داشت و در طیّ آنها به گردآوری دست‌نوشت‌های قرآن و همچنین قرائات مختلف قرآن پرداخت. وی از نسخه‌های متعدد قرآن در کتابخانۀ ملی مصر و دیگر مجموعه‌ها بر فیلم‌های آگفا تصویربرداری کرد که متأسفانه امروزه اثری از آن نسخه‌ها نیست. وی به شیوه‌های تلاوت قرآن نیز توجه داشت و تلاوت برخی سوره‌ها از جمله سورۀ دخان را از منظر موسیقی‌شناختی بررسی کرد. شاگرد وی پرتسل[4] تا جنگ جهانی دوم کار وی را ادامه داد. از آن زمان تا همین اواخر پروژۀ مستندسازی متن شفاهی و مکتوب قرآن متأسفانه متوقف شد و حتی گمان می‌رفت تصاویر برگشترسر از میان رفته است تا اینکه روشن شد اشپیتالر[5] شاگرد پرتسل آنها را نگه داشته بود و اکنون همگی در اختیار پروژۀ کرپوس کرانیکوم است.
:: داده‌های پروژه کرپوس کرانیکوم آنلاین و به رایگان در دسترس است.
[6] بخشی از این پروژه، که به تاریخ متن مکتوب قرآن می‌پردازد، در پی گردآوری مواد و شواهد فیزیکی مرتبط با قرآن است که هم‌دوره یا پیش از دورۀ نزول وجود داشته است. این شواهد، که بسیار فراوانند، در پژوهش‌های مربوط به صدر اسلام حتی از سوی پژوهشگران غربی متأسفانه کمتر مورد توجه بوده‌اند.
:: برای نمونه می‌توان به سکه‌هایی از دوران خلافت عبدالملک بن مروان (حکـ.:‌ 65-86 هجری) اشاره کرد که بر آنها بخشی از سورۀ إخلاص ضرب شده است. این شاهدی تاریخی است بر متن قرآن از دوره‌ای که جز مصاحف قرآنی هیچ متن دیگر اسلامی بر جای نمانده است.
:: نمونه‌ای دیگر قطعه‌ای پاپیروس از مصر است که بر آن متنی دوزبانه، به یونانی و عربی، نوشته شده است. این متن رسید خرید و فروش گوسفند است و بر آن «سال 22» [هجری] نوشته شده است. در این متن، و همچنین بسیاری از دست‌نوشت‌های کهن قرآن، برخی حروف نقطه‌گذاری شده‌اند. این داده‌ها گزارش‌های تاریخی در سنت اسلامی مبنی بر نبود اعجام در مصاحف کهن قرآنی در قرن نخست هجری را تأیید نمی‌کنند.
:: در آغاز این پاپیروس عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» نوشته شده است. از مباحث مورد مناقشۀ قرآنی اشتمال سوره‌ فاتحه بر بسمله است، که برای نمونه در روایت ورش
[7] بسمله جزء این سوره دانسته نمی‌‌شود اما در سنت کوفی چرا. هزاران سند هست که بسمله تنها آغازگر سند و نه جزء محتوای سند است و این شواهد می‌توانند در این بحث قرآنی راهگشا باشند.
:: در این پاپیروس نام نویسنده به صورت «ابن حدیدو» همراه با حرف واو درج شده است، که امروزه تنها در برخی نام‌های معدود مانند عمرو به چشم می‌خورد. این امر نشانگر تأثیر ویژگی‌های رسم‌الخط نبطی بر رسم‌الخط آغازین عربی است.
:: بخشی دیگر از پروژه کرپوس کرانیکوم به بررسی دست‌نوشت‌های کهن قرآن می‌پردازد. طبعاً در این حوزه تاریخ‌گذاری نسخه‌ها اهمیتی به‌سزا دارد. از روش‌های مورد استفاده در باستان‌شناسی آزمایش رادیوکربن 14 است که با تقریبی مشخص می‌توان تاریخ پوستی که قرآن بر آن نوشته شده را تعیین کرد. نمونه‌های متعددی از دست‌نوشت‌های کهن قرآن با این روش تاریخ‌گذاری شده‌اند؛ از جمله نمونۀ توبینگن، که تاریخش با احتمال زیاد به حدود 20 سال پس از وفات پیامبر (ص) می‌رسد. نمونه‌ای دیگر دست‌نوشتی قرآنی در لایدن است که مربوط به همین تاریخ است. نمونۀ وتزشتاین که نسخه‌ای تقریباً کامل از قرآن است هم با احتمال زیاد به دوران اموی تاریخ‌گذاری می‌شود. تعداد 13 دست‌نوشت کهن قرآن با این روش تاریخ‌گذاری شده‌اند که نشان می‌دهند نسخه‌هایی شایان توجه از دو قرن آغازین اسلامی در اختیار هست.
:: از کارهای پروژه کرپوس کرانیکوم تهیه و انتشار مجموعه‌ای با عنوان مستندات قرآنی
[8] است که اکنون جلد نخست آن، که دست‌نوشتی قرآنی از مسجد جامع عمرو بن العاص در فسطاط مصر است، چاپ شده است. در این مجموعه دست‌نوشت‌های کهن قرآنی با متن رایج چاپی قرآن، که ابتدا در سال 1924 میلادی در قاهره به چاپ رسید و بعدها در عربستان سعودی به طور انبوه منتشر شده است، مقایسه و موارد تمایز از جمله افزوده‌ها، افتادگی‌ها و … با رنگ‌هایی متفاوت مشخص می‌شود.
:: منظور از «خوانش دست‌نوشت‌های کهن قرآن» این است که با توجه به سنت مکتوب و همچنین سنت شفاهی که امروزه در اختیار است، چگونه باید دست‌نوشت‌های کهن قرآنی را خواند که مطابق با خوانش آنها در دوران نگارششان باشد. به تعبیر دیگر باید دید رابطۀ بین متن مکتوب با گزارش‌های شفاهی از نحوۀ خوانش قرآن چیست.
:: اطلاعاتی که از نسخه‌ها در اختیار است متأسفانه بسیار محدود است و با روش‌های پیش‌گفته تنها تاریخ نگارش آنها را می‌توان حدس زد؛ اما اینکه به دست چه کسی و در کجا نوشته شده‌اند، اینکه این نسخه‌ها شخصی بوده یا وقفی بوده‌اند و اینکه کاربردشان چه بوده معلوم نیست. در نسخه‌های متأخرتر معمولاً بخشی هست که اینگونه اطلاعات درج می‌شود اما در دست‌نوشت‌های کهن قرآن، شاید به دلیل قدمت زیاد و استفادۀ بسیار که موجب شده صفحات آغازین و پایانی از بین بروند، این اطلاعات به چشم نمی‌خورد.
:: به عنوان چند نمونه از شیوۀ خوانش دست‌نوشت‌های کهن‌تر و متأخرتر قرآن، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ در نگارش و خوانش واژۀ «قالَ»، در نسخه‌های کهن‌تر الف نوشته نشده اما در نسخه‌های متأخرتر چرا. از چشم‌انداز ابن مجاهد
[9] و پس از تثبیت قرائات هفتگانه، افرادی همچون دانی[10] بیان می‌کنند که قال با حذف الف نوشته شده است اما از منظر تاریخی الف در دوره‌ای متأخرتر نوشته ‌شده است. در بارۀ نقطه‌گذاری نیز باید گفت در نسخه‌های کهن حرف قاف تنها با یک نقطه نوشته می‌شده و از حدود قرن چهارم است که قاف با دو نقطه نوشته می‌شود.
ـ نمونۀ دیگر نگارش و خوانش الف در واژۀ «جَنّات» است.
ـ نمونۀ مهمّ دیگر واژۀ «داوُد» است که در نسخه‌های کهن‌تر به صورت «دواد» نوشته می‌‌شده است. حتی در برخی نسخه‌ها در دوره‌‌ای متأخرتر اصلاح صورت گرفته و الف و واو پاک شده و جابه‌جا شده‌اند.
ـ واژۀ «شَیء» در نسخه‌های کهن‌تر الف داشته اما در نسخه‌های متأخرتر بدون الف است.
ـ واژۀ «قُرآن» در برخی نمونه‌ها با الف و در برخی دیگر بدون الف بوده است و در دوره‌ای متأخرتر الف به متن اصلی افزوده شده است.
ـ در پایانِ واژۀ «ذُو» در نسخه‌های کهن‌تر الف بوده که البته خوانده نمی‌‌شده است اما در دوره‌های متأخرتر الف حذف شده و در برخی نسخه‌ها پاک شده است.
:: برای نمونه‌ای از چگونگی بهره‌گیری از دست‌نوشت‌های کهن در قرائت قرآن، می‌توان به نسخه‌ای از قرن سوم یا چهارم هجری اشاره کرد که باز در مسجد جامع عمرو عاص یافت شده و متعلق به دوران عباسی است. این نسخه با دایره‌هایی به سه رنگ مختلف حرکت‌گذاری شده است. این امر بدین معناست که خواننده می‌توانسته این متن را با سه قرائت مختلف بخواند. در آیۀ 4 سورۀ فاتحه، رنگ قرمز که معمولاً بیانگر قرائت اصلی متن است نشانگر خوانش «مالِکِ یومِ الدینِ» است؛ رنگ زرد نشانگر خوانش «مَلَکَ یومَ الدینِ» است که صورت فعلی دارد و یوم مفعول‌به است؛ رنگ آبی نشانگر خوانش «مَلِکِ یومِ الدینِ» است و خط فاصلی که به رنگ‌های زرد و آبی میان الف و لام درج شده نشانۀ این است که در این دو قرائت الف باید حذف شود و حرف میم به لام چسبانده شود.
:: در میان قرائات مشهور، قرائت «مالِک» از عاصم
[11] است که قرائت رایج در بیشتر کشورهای اسلامی از جمله ایران و ترکیه و اندونزی است. قرائت «مَلِک» از نافع[12] است که در برخی کشورهای اسلامی از جمله مراکش و سودان رایج است. قرائت سوم اما از قرائات هفتگانه نیست و نحّاس در إعراب القرآن آن را به أبو حَیْوه[13] نسبت داده است. این امر نشان می‌دهد که در آن دوره هنوز قرائات هفتگانۀ ابن مجاهد تثبیت نشده بود و قرائت‌های دیگری نیز بعضاً رایج بوده‌‌اند.
:: در نگاه تاریخی مسأله این است که حصر شیوه‌های قرائت قرآن در هفت قاری از سوی ابن مجاهد و انتساب هر قرائت به دو راوی در التیسیر دانی تا چه حد منطبق بر واقعیت شیوۀ خوانش قرآن در میان مسلمانان بوده است.
:: برای ارزیابی تأثیر سنت شفاهی بر متن مکتوب قرآن می‌توان از نام‌های خاص بهره گرفت، که هم در مصاحف کهن به صورت‌هایی مختلف نوشته شده‌اند و هم در سنت شفاهی به شیوه‌هایی مختلف خوانده شده‌اند؛ مانند «آزَر». ابن جنّی
[14] در المحتسب دو تفسیر مختلف از آیۀ 74 سورۀ أنعام ارائه می‌کند، بدین روی که متن مکتوب را به دو شیوه می‌خواند: «… ازرًا تتخذ …»؛ «… ازرَ أتتخذ …». در تفسیر نخست آزَر اسم خاص و نام پدر ابراهیم (ع) دانسته می‌شود اما در تفسیر دوم اِزْر و نام یک بت.
:: نمونۀ دیگر واژۀ «اسرائیل» است، که در همۀ مصاحف به یک شیوه (اسریل) نوشته شده اما به 15 شیوۀ مختلف خوانده شده است که برخی از آنها به مسألۀ همزه برمی‌گردد؛ بدین معنا که در دوره‌ای متأخر همزه به عنوان راهکاری برای خوانش متن به کار گرفته شده است. این امر در بارۀ واژۀ «سبأ» نیز صادق است.
:: نمونۀ مهمّ دیگر واژه‌های «یأجوج» و «مأجوج» اند که تنها در روایت حفص
[15] با همزه خوانده می‌شوند. در دست‌نوشت‌های کهن قرآن این دو واژه بدون الف نوشته شده‌اند. در نسخۀ مارسل که در سن‌پترزبورگ روسیه نگهداری می‌شود هم بدون الف بوده اما در دوره‌ای متأخرتر الف با جوهری متفاوت افزوده شده است. در نسخۀ رامپور هند که متعلق به قرن سوم است این دو واژه با الف نوشته شده‌اند که بعدها با رنگی متفاوت در کنار الف علامت همزه درج شده است و البته بر مهموز بودن این دو واژه توضیح نحوی نیز ارائه شده است. این امر ممکن است بدین فرض بینجامد که الف در این دو واژه تنها نشانگر حرکت کشیده بوده است اما در قرن‌های پنجم یا ششم به صورت مهموز خوانده شده است.
:: از مجموع شواهد بررسی شده می‌توان تأثیر رسم‌الخط را بر شیوۀ خوانش متن قرآن به روشنی دید.
[16]
 
            پس از سخنرانی میهمانان به پرسش‌های تعدادی از حاضران پاسخ دادند. در پایان این نشست نیز رییس محترم دانشکده جناب دکتر رسولی‌پور در سخنانی کوتاه از حضور میهمانان ارجمند سپاسگزاری و هدایایی را به رسم یادبود تقدیم ایشان کرد.
 
 
تهیه و تنظیم گزارش:
د. محمّدعلی خوانین‌زاده
(استادیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث)

[1] Jakob Georg Christian Adler (1756-1834)
[2] Abraham Hinckelmann (1652-1695)
[3] Gotthelf Bergsträsser (1886-1933)
[4] Otto Pretzl (1893-1941)
[5] Anton Spitaler (1910-2003)
[7] أبو سعید عثمان بن سعید (110-197)
[8] Documenta Curanica
[9] أبو بکر بن مجاهد (245-324)
[10] أبو عمرو دانی (371-444)
[11] عاصم بن أبی النجود (د. 127)
[12] نافع بن أبی نعیم (د. 169)
[13] شریح بن یزید حمصی (د. 230)
[14] أبو الفتح عثمان بن جنّی (322-392)
[15] أبو عمرو حفص بن سلیمان (90-180؟)
[16] برای نمونه‌های متعدد در این زمینه، ر.ک: مستفید، حمیدرضا (2-1381)، «تأثیر خط در پیدایش قرائات»، تحقیقات اسلامی 14/1-2 و 15/1: 27-63.
 
نشانی مطلب در وبگاه دانشکده ادبیات و علوم انسانی:
http://khu.ac.ir/find-51.7611.53115.fa.html
برگشت به اصل مطلب